رمان حين تركنا الجسر اثر عبدالرحمان منیف رمانی است درباره سربازی که خیانت بزرگان درد بزرگی برایش به همراه داشته درد کشتهشدن همقطارانش. جورج طرابیشی این رمان را پیرمرد و دریای ادبیات عرب میداند. بخش بزرگی از داستان در ذهن شخصیت اصلی داستان میگذرد و نویسنده در آن خاطرات سربازی آن هم در روزهای جنگ را مرور میکند.
داستان از این قرار است که فرماندهان و بزرگان جنگ که در آخرین لحظه پیش از عملیات به این سرباز و دیگر افراد گروه قول داده بودند پلی بر روی رودخانه نصب کنند تا آنها از روی آن عبور کنند زیرقولشان میزنند و یک تراژدی به بار میآید. منیف این داستان را بهانهای کرده تا پرسشهایی اگزیستانسیال پیش روی خواننده بگذارد. پرسشهایی درباره هویت شخص مذکور و ماموریتش و نوع مواجهه انسان با یک بحران. این داستان هم بهنوعی طعنه به شکست اعراب در جنگ با اسراییل میزند و از نویسندهای میگوید که از جامعه خود رانده و به جایی دور تبعید شده ولی همچنان برای آنها مینویسد.
این رمان در فارسی با نام پل ناتمام ترجمه شده است.
نام کتاب: حين تركنا الجسر
نویسنده: عبدالرحمان منیف
نوع: رمان
زبان: عربی
صفحات: 202 صفحه
pole_1644300610_55148_5899_1376.zip3.38 MB |